شهید گمنام ...
يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۳۸ ب.ظ
سلام ای شهید ...
خیلی خوب بود امسالم، روز شهادت مادر تشییع جنازه شهدا باشی ...
میگفت: هربار آمبولانس،یا نه! بیمارستان،یا خاک،حتی آب،دود،
گُل و هر چه میبینم،پسرم چشمهایم را تار میکند...
راست میگفت،اشک نام دیگر فرزند اوست.
۹۲/۰۱/۲۵
دویدم و دویدم تا به شهید رسیدم...
رفتم زیر تابوتش، ناخواسته!
عجب سایه ای بر سرم بود...
امروز صبح...