راز تازگی هرساله ی محرم چیست برای شیعیان و دلسوختگان حسین؟ و این چه سری است مکنون درحقیقت کربلا که دل را با خاک و خون و قتل و عطش و غربت، هر سال گره می زند؟
کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهر ها؛ که کربلا مهد بقای انسانیت انسان و ناموس رسالت است.کربلا نه یک زمین و عاشورا نه یک زمان که زمین و زمان، وامدارکربلا و عاشورا ست
شمشیر های آخته و استرهای چموش میدان نفس راشیطان مهیا کرده برای ذبح حسین و کاروانش در کربلای وجود و این مصاف، عاشوراست برای کسی که آماده ی ریختن خون قلبش برای حسین و ((موطنا علی لقاء الله نفسه))است.
حسین نه در کربلا و عاشورا ونه در قیام محرم منحصر است؛که حسین و عاشورا و کربلا، گرداب انسانیتند در عمق توحید و کیست که ((من کان باذلا فینا محجته)) را بفهمد و ((فلیرحل معنا)) نشود؟
راحلان طریق عشق می دانند که ماندن نیز در رفتن است و این راحلانند که سزاوارشان سر و سامان در وادی ((زین للناس حب الشهوات))نیست و جز رمز حسینی زیستن که سرباختن باشد را نمی فهمند.
کربلا را تومپندار که شهری است در میان شهرها، که کربلاتجلیگاه((تبلی السرائر))دنیا است و عاشورا((یوم تبلی السرائر))آن.اسرار آل حسین نه نوشتنی و گفتنی و شنیدنی که ریختنی است؛ از ابرهای چشمان شیعیان و دلسوختگان حسین.آنان که دل را با سرمکنون کربلا گره زده اند؛باخاک و خون و قتل و عطش و غربت.....
منبع: هفت گنبد