بهشت رضوان ...
شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۳ ب.ظ
نازم به چنین صلاه و صومی که اینگونه ادا نموده عباس ...
با دوست مشهدیم خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم به سمت راه آهن قبلش تو صحن انقلاب چهار نفری نشسته بودیم و روضه ...
توی ماشین به ایمان گفتم ایمان صدات گرفته ها، راننده گفت چرا؟ گفتش چیزی نیست روضه خوندم
گفتش برای من هم میخونی؟ عصر جمعه است روضه عباس دلم میخواد ...
هیچی ایمان هم شروع کرد تو تاکسی و روضه عباس ...فایل صوتی اش را ضبط کردم.
شنیدم دستهایت را بریدن ...
شنیدم کام عطشان جان سپردی ...
خلق میدانند که در بهداری قرب حسین
دردها را بیشتر عباس درمان میکند ...
۹۲/۰۲/۰۷