بین الحرمین تداعی کننده ی همه ی روضه هاست !
عاشقی درد بی درمانیست
جمعیــت "کشـــور" عــــراق 31 میـــلیونـــ نفــــر
زائـــرانـــ اربعــین "شــــهر" کربـــلا 21 میلیونــ نفـــر
حکایت هم چنان باقیست...
حکومت جهانی اسلام در راه است ان شاالله، اللهم عجل لولیک الفرج ...
ایران از فرودگاه بغداد 146 هزار نفر
ایران از فرودگاه نجف 127 هزار نفر
ایران از مرز شلمچه 57 هزار نفر
ایران از مرز خسروی 35 هزار نفر
پیاده روی اربعین نشانه عشق به ثارالله است چه از تهران به ری باشد چه از نجف به کربلا ...
امام هادی علیه السلام: « من زار عبدالعظیم بری کمن زار الحسین بکربلا »
هر کسی عبدالعظیم را در ری زیارت کند مانند کسی است که حسین علیه السلام را در کربلا زیارت کرده باشد.
بچه ها توی پیادهرو کنار تیر برق چادرهای مشکی مادرشان را به هم بسته بودند خیمه راه انداخته بودند ، تعزیه بگیرند.
قرار داشتند هرکدام چیزی بیاورند پرچم ، لباس ، چادر ، زیلو ، کتری ، استکان و...
کوچکترین آنها که چیزی نداشت بیاورد خودش جلوی سرباز قرمز پوش روی زمین انداخت گفت :
من می شم بچهی خیمه ها، منو بزنید!
محمدحسن ابوحمزه
از هیئت که اومدیم بیرون،تا خونه راهی نبود پیاده رفتیم.توی راه جواد گفت:بابا صفای ابالفضل عشقه.
گفتم واسه چی؟
- سر بزنگاه،اون وقت که حضرت ابی عبدالله به یاراش فرمود هر کی می خواد می تونه بره ابالفضل اولین نفر بود که بلند شد و گفت مولا کجا بریم.خدا اون روز رو نیاره که ما بی تو زنده باشیم...من فکر می کنم برا این بلند شد و اون جوری اظهار وفاداری کرد که به بقیه روحیه بده یه وقت کسی بلند نشه بره.
- واقعا فکر می کنی عباس(ع) واسه تشویق کردن اصحاب بلند شد و اون حرفا رو زد؟
- آره خب.
ولی من فکر می کنم قصه یه چیز دیگه بوده.آخه اونایی که شب عاشورا تو خیمه ی امام حسین(ع) مونده بودن کسایی بودن که بارها غربال شده بودن و از خیلی وقت پیش می دونستن که ماجرا به کجا ختم می شه.اون آدمای پاکباخته دیگه نیازی به تشویق و دلگرمی داشتن؟
یه چیز می خوام بگم می دونم باور نمیکنی.راستش خودمم اول باور نمی کردم.کلی،مطلب رو بالا پایین کردم تا بالاخره باورم شد.
- چی می خوای بگی؟
- می خوام بگم اون شب ابی عبدالله به ابالفضل هم گفت:تو هم برو!
- تو هم ما رو گرفتی ها!یه چیز می گی که مخ آدم سوت می کشه!
- نگفتم؟نگفتم باورش سخته؟
- آخه رو چه حسابی ؟عباس وقتی افتاد حسین(ع) میگه الان پشتم شکست.اونوقت تو میگی که بهش گفته تو هم می خوای بری، برو.تو چه طور به این نتیجه رسیدی عقل کل!
- ببین من رفتم جمله به جمله ی حرفایی رو که حضرت ابی عبدالله شب عاشوراتو اون خیمه فرموده تو دو سه کتاب درست و حسابی پیدا کردم.اون جا حضرت یه چیزی فرموده که من طبق اون،اینو میگم.
- خب بفرما! استفاده می کنیم حاج آقا!
حضرت بعد از این که از اصحاب و اهل بیتش تعریف و تمجید می کنه و به اونا میگه که اینا با من کار دارند با شما کاری ندارن،می فرماد:از تاریکی شب استفاده کنید و هر مردی از شما دست مردی از اهل بیت منو بگیره و از این سرزمین بیرون ببره.اگه یه خورده رو این حرف فکر کنی،اونوقت چیزایی رو که گفتم باور میکنی.
بااین حرف فقط خدا میدونه بر دل عباس چه اومد.اینه که نتونست طاقت بیاره و بلند میشه و اون حرف ها رو می زنه که الان هم من وتو بعد از اون همه سال اونا رو که می شنویم دلمون می لرزه و میگیم برادر یعنی عباس.