نیمه ی رمضان و درخشش قرص ماه ...
نیمه ی رمضان و درخشش قرص ماه در خانه ی علی و زهرا.
می بینی انگار ماه هم به شوق رسیدن او در این شب کامل شده است ...
اگر خوب گوش کنی صدای تبریک ملائک را می شنوی. آخر اولین فرزند علی و زهرا دیده به دنیا گشوده است.
و حالا این پیامبر است که می خواهد برای سبط اکبرش نامی انتخاب کند.
زهرا و علی گفته اند که در این امر از رسول خدا سبقت نمی گیرند و رسول هم منتظر است.
و نام مولود را خدا برگزید. حسن. همانی که جد بزرگوارش درباره ی او فرمود: "حسن از من است و من از اویم. خداوند دوستدار کسی است که او را دوست بدارد." و به یمن میلاد او آسمان در نیمه ی ماه خدا رنگ الهی گرفت. گرچه نباید در شب میلاد به بغض ها اجازه شکستن داد اما نمی توان نگفت ، دردهایی که در درون سینه بی قراری می کند. می دانم که صدایم را می شنوید پس ای آقای کریمان سلام.
سلام برشما که کرامت و بزرگی تان ستودنی است ودرسی است برای ما.
سلام برشما ای روشنی دیده زهرا و علی ...
آقا! خیلی دلمان می خواهد برایتان ضریحی بسازیم.
اما ... نمی شود ...
آرزو داریم یاکریم مزارتان باشیم و پروانه وار به دور شما بگردیم و زائر غریبتان شویم.
با بالهایمان از مزارشما تبرک بجوییم و صورت خیس عاشقانتان را در پشت پنجره های بقیع نوازش کنیم.
اما ...
آقا می دانیم که باید صبر کنیم.
باید دعا کنیم تا مهدی تان بیاید. آخر بقیع شما با دستان او آباد می شود.
می دانیم که محبت و دوستی شما از رمزهای یاوران مهدی است و شما هم می دانید که عشق و محبتتان را خداوند در دلهامان نهاده پس ای مولای ما. دعا کنید برای ما به صدق و پاکی این عشق و محبت قسم. دعایمان کنید تا از خادمان بقیع باشیم. و فدایی مولای عزیزتر از جانمان مهدی.
اگه یه سری بزنه, یه نگاهی کنه, به دل سیاهه, منه دیوونه, اون لحظه خوبه خوبه زندگیـــــــمه, آقام امام حسن کریــــــــــمه, دلدادگیم از قدیــــــــمه, آقام امام حسن کریـــــــــــمه...
مولود نیمه رمضان, برای کریمان شایسته نیست که دستهای خالی را , خالی روانه خانه کنند... دستهای خالی مان را پر کن آقا...