حسیــــــــــــ ن من (38) ...
سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۰:۵۴ ب.ظ
راه افتاده بود توی بیابان خارها را میکند ...
میگفت: "فردا بعد از من خیمه را آتش میزنند. بچه ها که بیرون میدوند، این خارها فرو میرود توی پاهایشان" ...

۹۱/۰۷/۰۴
میگفت: "فردا بعد از من خیمه را آتش میزنند. بچه ها که بیرون میدوند، این خارها فرو میرود توی پاهایشان" ...
نمیشه یه بیابون رو صاف کرد که آقا...
میدونستید چی پیش میاد...
واااااااااااااااااااااااای...