جز سایه نبود پردهدارم ...
يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۱، ۰۴:۱۸ ب.ظ
![](http://img4up.com/up2/10580621854174296502.jpg)
میرفت نهفته بر سر بام نَظارهکنان ز صبح تا شام
تا مجنون را چگونه بیند با او نفسی کجا نشیند
او را به کدام دیده جوید با او غم دل چگونه گوید
از بیم رقیب و ترس بدخواه پوشیده به نیمه شب زدی آه
چون شمع به زهر خنده میزیست شیرین خندید و تلخ بگریست
گِل را به سرشک میخراشید از چوب رفیق میتراشید
۹۱/۰۳/۲۱