تل زینبیه و خیمه گاه (13)
دوشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۰، ۰۱:۰۰ ق.ظ
روز بعد صبح تکی رفتم حرم ، باید تنها می بودم اول کمی در بین الحرمین نشستم بعدش هم ....
دوست دارم همینجوری تو بین الحرمین راه برم ولی نمی تونم ، مستقیم می رم شش گوشه سیدالشهدا (ع) همونجا میشینم شنیدم دعا زیر قبه اقا مستجابه ، همه را دعا می کنم .
این مداحی های عربی و فارسی نزار قطری هم خیلی میچسبه ، هر جا هم که میرم از اینا گذاشتن.
به خدا من پسر شیر خدا و فاطمه هستم .....
برمیگردم دوباره حرم حضرت ابالفضل(ع) ....
بعدش میرم تل زینبیه ......
السلام ای زینب صبور
می خوام برم خیمه گاه نمی دونم از کجا باید برم ، عربی هم که بلد نیستم خلاصه یکی از هم وطن هامون را پیدا میکنم و ازش میپرسم .
میرم خیمه گاه ......
باید زود برگردم هتل خیلی خسته ام هنوز درست نخوابیدم ، با بچه ها قرار گذاشتیم که بعد از ظهر بریم حرم میگن غروب کربلا خیلی غم انگیزه .
۹۰/۰۸/۲۳