آقای کاریکاتوریست رزمندگان ما سربند هوشیاری و بصیرت بر سر میبستند ...
شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۱، ۰۴:۰۲ ب.ظ
![](http://s1.picofile.com/file/7513999565/razmande.jpg)
کاش ابوالفضل سپهر زنده بود...
نه! اشتباه کردم خوب شد رفت، یادش بخیر چه قشنگ میخوند .....
اتل متل یه بابا....
اتل متل یه جبهه...
اتل متل یه مادر، نحیف و زار و خسته ...
خداییش به این جا که میرسید، همه حق حق میکردن و آروم اشک بود و اشک.
۹۱/۰۷/۰۸
(پوزش که فقط این شعرشو حفظم)
کوه پرسید ز رود
زیر این سقف کبود راز ماندن در چیست؟
گفت در رفتن من
کوه پرسید ومن؟
گفت در ماندن تو
بلبلی گفت ومن؟
خنده ای کرد و گفت در غزل خوانی تو.
آه از آن آبادی
که در آن کوه رود
رود مرداب شود
و در آن بلبل سرگشته سرش را به گریبان ببرد
و نخواند دیگر.
من وتو بلبل و کوه و رودیم
راز ماندن جز در
خواندن من
ماندن تو
رفتن یاران سفر کرده مان نیست
بدان