افطاری با استاد
چهارشنبه, ۲ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۵ ق.ظ
زیاد سر درس و بحث استاد بزرگوارم آقای رحیم پور نشستم از پارسال که یکشنبه ها کلاسشون بود تا امروز ولی سر یک سفره نشستن با استادی که خیلی دوستش داری خیلی فرق میکنه و قطعا همیشه برات یادگار میمونه :)
همیشه توی کلاسهاش میشمردمون میگفت خیلی خوبه الان، قبلنا که اینطوری نبود ...
خدا ایشون را برای ما حفظ کنه، یادمه وقتی تیم ترورشون را گرفتن و بعدش باهاشون مصاحبه کردند گفتند: بنده از تابستان۵۷ و پیش از انقلاب تا سالهای جنگ و پیش از هر عملیات حدود ۱۰ وصیتنامه نوشتهام لذا اگر خون ما در راه انقلاب ریخته شود باعث افتخار است.
۹۲/۰۵/۰۲
تو جمعی که بودیم گفتن که از اون بنده خدا تشکر میکنم چون اگر قبولم میکردن موقعیت فعلی رو نداشتم.جالب اینکه اون مسئول گزینش هم تو جلسه بودن:)